loading...
خواستنیـ آ | مجله تفریحی سرگرمی
خواستنیـ آ بازدید : 244 پنجشنبه 13 فروردین 1394 نظرات (0)

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

می رسم با تو به خانه از خیابانی که نیست

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

می رسم با تو به خانه از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی

چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست

باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟

باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست

شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند

یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت می شود آیا کمی

دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست؟

وقت رفتن می شود با بغش می گویم نرو

پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست

می روی و خانه لبریز از نبودت می شود

باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست

بعد تو این کار هر روز من است

 

باور این که نباشی، کار آسانی که نیست!

برچسب ها خیال , شعر , باحال , سرگرمی , زیبا , عشق , دل ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 430
  • کل نظرات : 84
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 100
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 107
  • باردید دیروز : 191
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,054
  • بازدید ماه : 2,902
  • بازدید سال : 19,754
  • بازدید کلی : 2,406,520